در مصاحبههای انجام شده توسط کاظم قلمچی با رتبههای یک رقمی 1403، در رابطه با میزان ساعت مطالعه رتبه های برتر پرسیده شده است و در این مطلب برخی از پاسخها جهت مطالعه شما دانش آموزان قرار گرفته است. با کلیک بر روی اسم دانش آموزان میتوانید مصاحبه کامل را مشاهده کنید.
در پایه دوازدهم در فصل پاییز و زمستان حدود روزی 13 ساعت، در فصل بهار روزی 14 ساعت و در پایان سال و بعد کنکور اردیبهشت به دلیل خستگی به 12 ساعت رسید. میشود گفت که در کل میانگین 13 ساعت مطالعه در هر روز داشتم.
لذت بخشترین دستاورد آموزشی که امسال داشتی چه بود؟
خیلی عجیب است؛ یک زمانی دانشآموزان وانمود میکردند یا پز میدادند که ما باهوش هستیم و با ساعت مطالعه کم موفق شدیم ولی امسال یک نفر هم از برترها به این موضوع اشاره نکرد.
بیشتر دغدغه من در سال دهم این بود که در امتحانات دی و خردادماه بتوانیم 20 بگیرم. در سال یازدهم مشاورم به من گفت که باید روزانه 6 تا 7 ساعت بخوانی که من گفتم چشم، ولی 3 تا 4 ساعت میخواندم!. اما کم کم ساعت مطالعه را زیادتر کردم وساعت مطالعه من در تابستان یازدهم به دوازدهم به 7 ساعت در روز رسید. دوباره مشاورم سقف مطالعه را به روزی 10 ساعت رساندند و من هم توانستم ساعت مطالعهام را به حدود 8 تا 9 ساعت برسانم و حفظ کنم. گاهی اوقات که خسته میشدم به سراغ فیزیک یا ریاضی که علاقه داشتم میرفتم و آنها را می خواندم تا ساعت مطالعهام حفظ شود و هر چه به کنکور نزدیکتر شدیم ساعت مطالعه من هم به روزانه 11 تا 12ساعت رسید.
صادقانه من سال یازدهم اصلا یک دانشآموز کنکوری نبودم و هر کاری میکردم جز درسخواندن. شاید به دلیل اهمیت ریاضی هفتهای 5 ساعت به ریاضی میپرداختم. تابستان یازدهم به دوازدهم را با روزی 2 ساعت شروع کردم و در پایان تابستان به هفتهای 18 ساعت رسیدم. اواخر پاییز بیشتر و بیشتر شد و به هفتهای 35 ساعت رسید. در دی ماه به دلیل رویکرد مناسب مدرسه به هفتهای 42 ساعت و بعد از آن در اوج کار در اسفند و عید به هفتهای 50 ساعت رسید.
من ساعت مطالعهام را ثبت نمیکردم اما موقعی که مدرسه میرفتم، 3 روز در هفته تا ساعت 2:40 در مدرسه بودم که در آن روزها 6 الی 7 ساعت درس میخواندم و روزهایی که تا ساعت 1 مدرسه بودم 9 ساعت و بعد از عید (که مدرسه نمیرفتم)12 ساعت درس میخواندم.
سال دهم در روزهایی که به مدرسه میرفتم 9 ساعت و در روزهایی که نمیرفتم 11 ساعت مطالعه می کردم. در خرداد و تابستان دهم به یازدهم کمتر شد و به 10 ساعت در روز رسید. در سال یازدهم انگیزه بیشتری گرفتم و برخی روزها به 13 ساعت هم رسید. در سال یازدهم در برخی کلاسهای مدرسه شرکت نمی کردم و یک کلاس خالی پیدا میکردم و تست میزدم. در خرداد سال یازدهم مثل خرداد سال دهم خسته شده بودم و ساعت مطالعه م به حدود 10 تا 11 ساعت رسید که تا پاییز سال یازدهم این عدد را حفظ کردم.
در پاییز و زمستان چند ساعت مطالعه داشتید و در بهار چهقدر؟
باز هم یک نکتهای هست، این که من اصلا پارت مطالعاتی نداشتم مثلا خیلیها میگویند 1.5ساعت درس میخوانیم و یک ربع استراحت و حتی اینجوری نبود که من هر روز بگویم انقدر میانگین مطالعهام باشد. یعنی یک روز مثلا 10 ساعت میشد، یک روز 7ساعت میشد، یک روز 12ساعت میشد، متغیر بود ولی حالا میانگین بخواهم بگویم با توجه به اینکه مدرسه هم نمیرفتم میشود گفت حدود 10ساعت.
شما چند ساعت درس میخواندید؟ در پاییز و زمستان چند ساعت درس خواندید؟ در بهار چند ساعت؟
در پاییز که هنوز کلاسهایمان برقرار بود، بیشتر از 5-4 ساعت نمیشد درسخواند. در زمستان چون بیشتر حالا برنامه من به سمت جمعبندی میرفت مثلا یک ماه روزی حدود 8 ساعت میخواندم ولی در بهار و ماههای دیگر مثل اسفند و… میانگین روزی 7.30-6 ساعت.
به نظرتان این ساعت مطالعه کم نیست؟ نسبت به بقیه که اعلام میکنند چطوری است؟ یا فکر میکنید هر آدمی ساعتهای خاص خودش را دارد؟
بله، دقیقا همین نکتهای که شما اشاره کردید. هر آدمی خوب با توجه به آن هدفی که دنبال میکند و آن کاری که به نظرش باید در لحظه انجام بدهد، یک کار یک ساعتی طول میکشد. اینجوری نیست که من بگویم باید 12 ساعت درس بخوانم.
در پاییز و زمستان چند ساعت میخواندید؟ بهار چقدر میخواندید؟
در شروع چهار پنج ساعت مطالعه داشتم، حالا مدرسه داشتم کم کم رسید به 7 الی 8 ساعت، بیشترین زمانش در بهمن و دوران جمع بندی که ده الی دوازده ساعت مطالعه داشتم.
اوائل در واقع ساعت مطالعه را یادداشت میکردم، به دلیل وسواسی که روی ساعت مطالعه داشتم، از یک جایی به بعد تصمیم گرفتم یادداشت نکنم و این ساعتهایی که می گویم تقریبا حدودی هست:
سال دوازدهم : پنج الیشش ساعت در واقع پنج شش ساعت در روزهایی که مدرسه میرفتم، درس میخواندم، روزهایی که مدرسه نمی رفتم ده ساعت تقریبا ،بعد همین تقریبا حفظ شد.
دیدگاهتان را بنویسید